برهان هدایت تقریر دیگری است از برهان نظم اما با تفاوتی اندک؛
برای روشن شدن این تفاوت به مثال زیر توجه کنید:
وارد خانهای میشوید و در آن عروسک بسیار زیبایی را میبینید است. اگر کسی بگوید در این خانه هیچ انسانی رفت و آمد ندارد و اجزاء این عروسک مثلاً در اثر وزش باد خودبخود به هم وصل حتماً برای شما غیرقابل پذیرش خواهد بود و میگوئید: حتماً در این خانه انسانی رفت و آمد دارد زیرا نظم این عروسک نشان از وجود موجودی آگاه دارد.
حال فرض کنید که در مدّت توقّف شما در منزل این عروسک شروع به حرکت کند و نسبت به رفتارهای شما عکسالعملهای معناداری بروز دهد. وقتی آن را صدا میکنید به سوی شما بیاید و یا به سمت چیزی که اشاره میکنید حرکت کند. آیا باز هم احتمال میدهید که این اتفاق خودبهخود باشد؟ یا میفهمید که حتماً این عروسک، عروسک خیمهشببازی است و کسی با نخ هایش از راه دور آن را حرکت میدهد و یا رباتی است که توسط فردی برنامهریزی شده؟!
استدلال اول در این مثال که با توجّه به ترکیب ثابت عروسک است، برهان نظم است و استدلال دوّم برهان هدایت.
در برهان هدایت ما از حرکتهای متنوع و معنادار و منظم اشیاء پی به وجود موجودی در وراء آنها میبریم که آنها را تدبیر میکند. و به عبارت دیگر
برهان هدایت برهان نظم رفتارها و حرکات معنادار» موجودات است.
در موارد زیادی نظم درونی اشیاء شاید تمام تردیدهای ما را برطرف نکند یا پیبردن به آن سخت باشد ولی رفتارهای هدفمند و معنادار آنها ما را راحتتر به مقصود میرساند.
برهان نظم با روش حساب و احتمالات ریاضی:
در این برهان ما از روش حساب احتمالات» کمک میگیریم و اثبات میکنیم که عالم ماده به مانند کتابی است که تمام حروف و کلمات و صفحاتش با نظم در کنار هم چیده شده است و بدون نویسندهای توانا و دانا نمیتواند به وجود آمده باشد.
ابتدا باید نظم را تعریف نماییم و سپس ببینیم آیا از راه نظم میتوان به وجود ناظمی آگاه و توانا پی برد؟
تناسب و هماهنگی میان اجزاء یک مجموعه را نظم» گویند. این نظم گاهی محصول ویژگیهای درونی آن مجموعه است و گاهی نیاز به عامل بیرونی دارد. مثلاً اگر شما مجموعهای از نخود و ارزن و خاک را در شیشهای بریزید و آن را تکان دهید، پس از مدتی در یک فرآیند طبیعی خاکها به پایین رفته و ارزنها روی آن و نخودها در بالا قرار گرفته و مجموعهای منظم را تشکیل میدهند ولی این نظم محصول ساختار خاص این اجزاء و ریز و درشتی آن است.
اما اگر هزار نخود را روی یک سینی بزرگ بریزیم و بعداً ببینیم که این نخودها به شکل چهل مربع یک اندازه در آمده یا یک طرح هنری را ایجاد کردهاند هیچ وقت احتمال نمیدهیم که این اتفاق در یک فرآیند طبیعی و بدون عامل بیرونی صورت پذیرفته باشد، بلکه یقین میکنیم حتماً انسان یا عامل دیگری آنها را کنار هم منظم چیده است؛ چون طبق قانون حساب احتمالات» احتمال» آنکه این نخودها بدون عامل بیرونی به این شکل درآمده باشد در حدّ صفر است.
نظمهایی که در یک فرآیند طبیعی و به دلیل ویژگیهای درونی خودِ مجموعه ایجاد میشوند موضوع بحث ما در برهان نظم نیستند بلکه ما در اینجا تنها با نظمهایی با عامل بیرونی سروکار داریم که زین پس آنها را به نظم برنامهدار» یا نظم هدفمند» و به اختصار نظم» مینامیم بنابراین:
نظم حالتی خاص از تناسب و انسجام در یک مجموعه است که اجزاء درونی آن اقتضاء به وجود آمدن آن حالت را ندارند.
چگونه به وجود نظم در یک پدیده پی میبریم؟
در مثال بالا وقتی با چینش نخودها به صورت یک اثر هنری مواجه شدیم؛ چگونه به وجود ناظم بیرونی پی بردیم؟ شاید نتوانیم برای وجود این ناظم برهانِ ریاضی صرف بیاوریم اما روشن است که به وجود او یقین» داریم.
این یقین ریشه در تجربه و حدس» دارد؛ تجربه و حدس محصول مشاهده و آزمایش پیدرپی و زیاد یک پدیده است به گونهای که از تکرار آن بتوانیم به یک قانون کلی برسیم. در طول زندگی هزاران بار چیدهشدن هزاران چیز را دیدهایم و هیچ کجا بدون عامل بیرونی چنین شکلی پدید نیامده است. به عبارت دیگر محصول تجربه من در طول زندگی که با تجربه همنوعانم همسو است این قانون را به اثبات رسانده که نخودها به خودی خود اقتضاء چنین چینشی را ندارند.
به این عملکرد ذهن در نتیجهگیری یقینی در علم منطق تجربه و حدس» گویند و در علوم جدید این روش را حساب احتمالات» مینامند.
اگر در کیسهای ده گویِ شمارهگذاری شده داشته باشیم احتمال اینکه کسی بدون دیدن، همۀ آنها را به صورت منظم از شماره یک تا ده از کیسه بیرون آورد یک به روی ده فاکتوریل (3,628,800) است لذا در صورت بروز چنین اتفاقی همگان یقین میکنند که عاملی بیرونی وجود داشته است.
نظام حساب احتمالات در ذهن نظام کیفی است و اصلاً ذهن ادراکی از احتمال یک به روی 3,628,800 ندارد نه اینکه این احتمال را میفهمد و از آن چشمپوشی نموده وبه خطا آن را صفر در نظر میگیرد.
برای روشن شدن بهتر این مطلب به این مثال توجه نمائید:
کتابی تخصصی در کنار شماست و بخشی از آن را مطالعه نمودهاید. کسی میگوید احتمالاً» مقداری کاغذ و مرکب اینجا بوده و باد مرکب را بر روی کاغذها پاشیده و صفحات را به این ترتیب روی هم چیده و کتاب حاضر را ایجاد کرده است!! شما چه عکسالعملی خواهید داشت؟ آیا واقعا چنین چیزی را احتمال میدهید؟ آیا واقعاً حالتی به اسم احتمال» در این مورد در قلب شما وجود دارد؟
خلاصه برهان نظم چنین است:
1. عالم طبیعت دارای نظمی برنامهدار و هدفمند است.
2. هر نظم هدفمندی حتماً دارای ناظمی بیرون از خود است.
نتیجه: عالم طبیعت دارای ناظمی بیرون از خود است.
ادعای
برهان نظم این است که اگر کسی در نظام عالمِ محسوسات دقت کند با نظمی مواجه خواهد
شد که برای توجیه منطقی این نظم باید قائل شود که دستی در پس
پرده به تدبیر این عالم میپردازد.
نکته مهم در برهان نظم این است که
نتیجه این برهان تنها اثبات وجود دستی در پس پرده است که توان تدبیر عالم
را دارد و برای آشنایی بیشتر با ویژگیها و صفات او باید از برهانها و استدلالهای
دیگری استفاده کنیم به عبارت دیگر در این برهان میکوشیم که تنها ماوراء زنده
و آگاه را اثبات کنیم.
درباره این سایت